شهادت حضرت عباس علیه السلام
به نـام آب، به نـام فـرات، نـام شـمـا مـن آفـريـده شـدم تا كـنـم سـلام شـما نوشتـهاند به روی جـبين مـا دو نفــر شما غـلام حـسـين و منـم غـلام شـما خوشا به حال پـر و بال اين كـبوترها گهي به بام حسين و گهی به بـام شما تو آن هميشه امامی و ما همان مأموم به قـامتـی كه گـرفـتـيـم بـا قـيـام شما تو مـاه بودی و نزديك آب ها كه شدی تـمام عـلـقـمـه پـا شد به احتـرام شما هـزار بـاده، هـزاران پيـاله می روئـيد همين كه تير رسيد و شكست جام شما همين كه نالـۀ ادرك اخـايـتان پيـچـيد شـكـست قـامـت طوبـائـی امـام شـمـا مسير علـقمه را بوی انـكسار گرفت چه حس بی رمقی بود در كلام شما؟! به حال و روز بلندای تو چه آوردند تـمـام عـلـقـمـه پر گـشته از تمامِ شما |